چند نمونه دارایی های نامشهود که عملا ممکن است در بازار کار با آن روبهرو شوید را تعریف خواهیم کرد.
حق اختراع
حق اختراع،حق انحصاری تولید و فروش محصول یک اختراع خاص برای مدت معین است. مدت اعتبار ورقه اختراع به تقاضای مخترع می توانند،۵،۱۰،۱۵ ویا ۲۰ سال باشد که صراحتاً در ورقه اختراع ذکر می شود.
حق استفاده از اختراع یا حق تولید فراورده ناشی از اختراع،ممکن است به قراردادی و در مقابل پرداخت حق الامتیاز به شخص دیگری واگذار شود.
بهای تمام شده اختراع خریداری شده عبارت است از قیمت خرید به علاوه هزینه های ضمنی ان،خرید حق اختراع به صورت زیر در دفاتر ثبت خواهد شد:
ثبت اختراع **
صندوق بانک **
باید دقت داشته باشید که حق استفاده از حق اختراع دیگران،طبق قرارداد واگذاری نباید به عنوان دارایی نامشهود شناسایی شود،مگر آن که مبلغی مقطوع از آغاز قرارداد بابت حق امتیاز اخذ شده بابت اختراع پرداخت شده باشد. حق امتیاز که دوره به دوره از این بابت پرداخت میشود با توجه به اینکه از حق اختراع استفاده می گردد به عنوان هزینه سربار یا هزینه عملیات شناسایی می گردد.
حق تالیف
قانون حمایت مولفان،مصنفان و هنرمندان،مصوب سال ۱۳۴۸ عنوان میکند: حق تالیف عبارت است از حق انحصاری نشر،پخش،عرضه و اجرای اثر هنری یا نوشته ای که به مدت عمر پدیدآورنده و ۳۰ سال بعد از فوت او به شخص پدیدآورنده و ووراث او اعطا می شود.
واحد تجاری ممکن است حق تالیف را با پرداخت حق امتیاز یا از راه خرید یا از بابت اثری که خود پدید می اورد،کسب کرده باشد.
علایم و نامهای تجاری
گاهی به علت فعالیت های تبلیغاتی یا ارائه محصول و خدمات متمایز از سایر رقبا علایم و نامهای تجاری اهمیت خاصی پیدا می کند. این گونه نشانه های متمایزکننده باعث می شوند تا بکارگیران این علایم و نام های تجاری،کالاها یا خدمات خود را به مقیاس وسیع تر و به قیمتهای بالاتر از فرآورده های مشابه بی نام و نشان به فروش برسانند.
علایم و نامهای تجاری حقوقی است که قابل اجاره و واگذاری و ایا قابل فروش است.
سرقفلی
باید توجه داشته باشید مفهوم سرقفلی در حسابداری با مفهوم عامیانه ای که از سر قفلی در جامعه مد نظر می باشد متفاوت است. در فرهنگ عمومی،سرقفلی مبلغی است که هنگام اجاره محل کسب از مستاجر اخذ میشود،ولی در حسابداری عبارت است از مازاد ارزش جاری یک واحد تجاری بر ارزش مجموع دارایی های مشهود و نامشهود قابل شناسایی آن واحد تجاری.
قابل درک ترین عامل برای وجود مازاد ارزش جاری یک واحد بر ارزش مجموع دارایی های یک واحد تجاری می تواند نرخ بازدهی بیشتر از نرخ متعارف سود در واحدهای مشابه باشد،یعنی فرض کنید ممکن است یک واحد تجاری مثلاً یک فروشگاه به دلایل متفاوتی مثلا موقعیت فیزیکی یا هر دلیل دیگری ۵٪سود بیشتری نسبت به سایر فروشگاههای مشابه ایجاد کند،و این عامل باعث شود ارزش جاری برای داراییهای آن فروشگاه ایجاد شود که این مازاد،سرقفلی خواهد بود.
در مقاله آتی مثال ثبت سند سرقفلی در حسابداری مطرح خواهیم کرد.
برگرفته از کتاب حسابداری عمومی تکمیلی نوشته شهرام روزبهانی