تعریف استهلاک منابع طبیعی در عرف حسابداری عبارت است از سرشکن کردن و تخصیص بهای تمام شده یک منبع طبیعی به مقدار محصولی که از آن استخراج یا بهره برداری می شود.
در این مورد،صرفاً به فروش رفته به عنوان هزینه دوره (بهای تمام شده کالای فروش رفته) منظور میشود و ما بقی به عنوان موجودی جنسی باقی می ماند.
هزینه استهلاک منابع طبیعی در صورت سود و زیان،بخشی از بهای تمام شده کالای فروش رفته را تشکیل میدهند. در صورتی که بخشی از استخراج به فروش برسد،هزینه استهلاک بخشی از استخراج شده جزء بهای تمام شده کالای فروش رفته هزینه استهلاک بخش باقی مانده،در سرفصل موجودی کالا در ترازنامه ارائه می شود.
زمین
زمین دارایی ثابت مشهود با عمر مفید نامحدود است و مستهلک نمی شود.
در دو حالت ممکن است زمین مستهلک شود:
الف. در شرایطی که قرار است جهت اهداف استخراج این مثل استخراج معدن به کار گرفته شود.
ب.در شرایطی که قرار است زمین مورد نظر برای پاک کردن زباله ها در آن زمین،مورد استفاده قرار گیرد.
در این دو حالت زمین باید به روش مناسبی مستهلک گردد.اما چنانچه زمین شامل مخارج پاکسازی و آماده سازی باشد،آن بخش از بهای تمام شده زمین،در طول مدتی که منافعی از مخارج مذکور عاید می شود،مستهلک میگردد.
استهلاک و جریانات نقدی
حسابداری استهلاک،موجب اندازهگیری مقدار هزینه و تطابق آن با درآمد ها می شود. زمانی که درآمدها کافی است،استهلاک مانند سایر هزینهها بازیافت می شود. با این وجود ثبت اسناد بر مقدار دارایی هایی که از طریق فروش محصولات و خدمات وارد واحد تجاری می شود،هیچ تأثیری ندارد.اما اگر واحد تجاری بتواند محصولش را به قیمتی بفروشد که تمام هزینه های عملیاتی،شامل استهلاک،را بازیافت کنند،دارایی های دریافت شده از مشتریان (نقد و مطالبات) با منظور کردن مقدار استهلاک،از کل مخارج پرداختی ( هزینه ها )تجاوز خواهد کرد. اگرچه ذخیره استهلاک بودجه به جلوگیری از خروج داراییها در تقسیم سود بالقوه،به اندازه ای ذخیره می شود،اما آن به طور خاص وجه نقد فراهم نمی کند. و یا به عبارتی وجه نقد نگهداری نمی کند. بیشتر هزینه ها در زمان نیازمند وجه نقد هستند اما استهلاک،یک هزینه غیر نقدی است. زمان تحصیل دارایی عملیاتی نیز وجه نقد پرداخت میشود . بنابراین جریانات نقدی ناشی از سود خالص ممکن است به دلیل هزینههای غیر نقدی (مانند استهلاک) بیش از سود خالص گزارش شده در صورت سود و زیان باشد. شناسایی استعداد بدین معنی نیست که لزوماً وجه نقد یا حتی دیگر داراییها،برای جایگزینی داراییهایی که عمر خدماتی آنها به اتمام رسیده،موجود خواهد بود. دارایی های نگهداری شده در یک واحد تجاری،در نتیجه کسر استهلاک از سود،به طور خودکار با یک منبع تامین وجوه برای جایگزینی تفکیک نمی شوند. در حقیقت،وجوه انباشته شده احتمالا برای تسویه بدهیها و خرید انواع دارایی های جدید و مختلفی استفاده می شود که آنها نیز می توانند در ایجاد وجه نقد موثر باشند.بنابراین با وجود اینکه چنین وجوهی به طور خودکار برای جایگزینی دارایی ها کنار گذاشته نمی شود،اما فرآیند ایجاد درآمد اکثر شرکتها،برای ایجاد وجه نقد جهت جایگزینی دارایی های قدیمی طراحی می شوند.
برگرفته از کتاب حسابداری میانه نوشته دکتر شکراله خواجوی