1. رویکردهای خالص داراییها طبق این رویکرد سود عبارت است از طریق در خالص دارایی ها به اضافه یا منهای مبادلات سرمایه ای حسن این رویکرد سادگی و ایراد آن این است که اجزای تشکیل دهنده سود را به ما نشان نمیدهند هر چه اجزایی کمتر باشد قدرت پیشبینی را کاهش می دهند.
2. رویکرد مبادلاتی معاملاتی این رویکرد بر مبنای فعالیت های اقتصادی واحد تجاری است به عبارت دیگر بر مبنای آحاد مبادلات انجام شده که مرتبط با انجام عملیات میباشد درآمد هزینه گزارش میشود هر معامله یا رویدادی که به طور بالقوه شرکت تأثیرگذار است مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد تا مشخص شود که آیا آن باید در مدارک حسابداری ثبت شود و یا خیر.
مشکل کلی در رویداد مبادلاتی برای گزارشگری سود وجود دارد:
نخست، داشتن معیار قابل اتکا به عبارت دیگر باید برای هر نوع معامله قواعد ارزیابی وجود داشته باشد این توسعه اغلب بیانگر سازش بین دو کیفیت اولیه اطلاعات حسابداری یعنی مربوط بودن و قابل اتکا بودن است.
به طور مثال برای زمین آگهی از افزایش تقریبی در ارزش زمین ممکن است برای تصمیم گیری مالک مربوطه باشد با این وجود تنها فروش واقعی زمین اطلاعات قابل اتکا در مورد افزایش در ارزش زمین فراهم میسازند اگر معیار اندازه گیری سود حسابداری در این مثال مبتنی بر افزایش بازار بر آورده بود اطلاعات مرتبط اما در عین حال کمتر قابل اتکا در صورتهای مالی منعکس میشود.
دوم، مدیریت می تواند گزینه های مختلفی را درباره روش اندازه گیری اتخاذ نماید به عنوان مثال دارایی ها می توانند بر مبنای روشهای تسهیل و یا بر مبنای خط مستقیم مستند شود این امر مقدار سود خالص و بنابراین کیفیت سود شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد سود معمولاً زمانی دارای بالاترین کیفیت است که مدیریت آن دسته قواعد ارزیابی و اندازهگیری های حسابداری را انتخاب کند که شناسایی درآمدها را به تعویق اندازد اما در عوض هزینه ها را زودتر شناسایی کند حسین رویکرد تفکیک هزینه ها و کمک به استفاده کننده در پیشبینی رویدادهای آتی است.
نکته :
رویکردی که در حال حاضر از آن استفاده میشوند رویکرد مبادلاتی میباشد.
برگرفته از کتاب حسابداری میانه نوشته ابراهیم ابراهیمی