تحلیل نسبتهای صورتهای مالی به طور گسترده ای توسط تحلیلگران مالی،سرمایهگذاران و اعتبار دهندگان به کار میرود. در واقع نسبت به وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورت های مالی به نحو بهتری انعکاس می دهند. از سوی دیگر،نسبت های مالی در مدل های پیش بینی به طور موفقیت آمیزی به کار میرود. اما علیرغم استفاده وسیع از نسبتهای مالی،این تکنیک ها با برخی از محدودیت هایی روبرو می باشند که تفسیرها را با پاره ای از ابهام مواجه می کند.
محدودیت های یاد شده را به شرح زیر میتوان بیان داشت:
۱_با توجه به اینکه نسبت ها بر مبنای اطلاعات تاریخی می باشد در واقع میانگینی از شرایط موجود گذشته به شمار میروند.
۲_هنگامی که اطلاعات بر مبنای بهای تمام شده تاریخی باشد قادر به انعکاس سطح عمومی قیمت ها ارزشهای جاری نخواهند بود.
۳_از آنجایی که روش محاسبه هر نسبت استاندارد نمی باشد. بنابراین نمیتوان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش شده را در محاسبات از نظر دور داشت.
۴_استفاده از روشهای مختلف حسابداری می تواند بر نسبت ها اثرگذار باشد. برای مثال استفاده از هر یک از روش های فایفو و لایفو به نتایج متفاوتی منجر میشود.
۵_همچنین تغییرات در اصول و برآوردهای حسابداری (برای مثال تغییر از روش فایفو به لایفو) من نسبت های سال تغییر تاثیر گذار می باشد. به علاوه به منظور استفاده از اطلاعات در روند های دراز مدت،ممکن است نیازمند تبدیل اطلاعات به منظور حذف رویدادهای غیر عادی و غیر مترقبه باشیم.
۶_با توجه به تفاوت های موجود در ویژگی های عملیاتی شرکت های مختلف از قبیل خطوط تولید،روش عملیات،نحوه تامین مالی و منطقه جغرافیایی شرکت ها. مقایسه بین شرکتی دشوار می باشد.
اگر چه محدودیت های صورت های مالی بسیار اهمیت می باشند با این حال تحلیل نسبت ها،از تکنیکهای مهم به تفسیر صورتهای مالی به شمار می رود. زیرا نسبت ها نشانگر ارتباطات میان عناصر اساسی صورتهای مالی شرکتها می باشد. در هر صورت،نتایج حاصل از سبزی ها باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گیرد.
برگرفته از کتاب حسابداری مالی نوشته دکتر شکرالله خواجه