توانایی مدیریت بر کسب سود به اثربخشی و سودمندی فعالیتهای آن و نیز منابع در دسترس واحد تجاری متکی است.در نتیجه تحلیل سودآوری در قدم نخست بر نتایج عملیات که در صورت سود و زیان گزارش می شود و نیز بر منابع در دسترس واحد تجاری که در ترازنامه درج می شوند تمرکز میکنند.
![](https://vina.ir/UpFiles/image/large/323.jpg)
تحلیل های اصلی به کار رفته در تحلیل های سودآوری شامل موارد زیر می شود:
۱_نسبت سود ناخالص
۲_نسبت هزینه های عملیاتی
۳_سود عملیاتی
۴_درصد سود خالص به فروش خالص
۵_نسبت به فروش خالص به دارایی
۶_نرخ بازده کسب شده از کل دارایی ها
۷_نرخ بازده کسب شده از حقوق صاحبان سهام
۸_نرخ بازده کسب شده از حقوق صاحبان سهام عادی
۹_سود هر سهم
در ادامه این مقاله به توضیح و بررسی موارد نسب های سودآوری می پردازیم:
نسبت سود ناخالص
این نسبت،سودآوری محصولات شرکت را اندازه گیری می کند. نسبت یاد شده از تقسیم نسبت به سود ناخالص بر فروش خالص به شرح زیر به دست می آید:
فروش خالص/مبلغ سود ناخالص=نرخ سود ناخالص
نسبت هزینه های عملیاتی
این نسبت توانایی مدیریت واحد تجاری را در کنترل هزینه های عملیاتی مورد اندازه گیری قرار می دهند. برای محاسبه این نسبت،هزینه های عملیاتی بر فروش خالص تقسیم می شود. درزیر چگونگی اندازه گیری نسبت به یاد شده ارائه میشود:
فروش خالص/هزینه های عملیاتی =نسبت هزینه های عملیاتی
سود عملیاتی
توانایی اصلی شرکت را در پرداختن به فعالیتهای تجاری مورد بررسی قرار میدهد.و از طریق کسر هزینه های عملیاتی از سود ناخالص محاسبه می شود.
هزینه های عملیاتی/سود ناخالص=سود عملیاتی
درصد سود خالص به فروش خالص
این سبک بیانگر توانایی مدیریت واحد تجاری در کنترل بهای تمام شده می باشد. برای محاسبه نسبت به بیان شده سود خالص در فروش خالص تقسیم میشود. نحوه محاسبه نسبت یاد شده به شرح زیر می باشد:
فروش خالص/سود خالص =درصد سود خالص به فروش خالص
نسبت فروش خالص دارایی ها
قسمت فروش خالص داراییهای یکی از نسبتهای سودآوری است. نشان دهنده آن است که شرکت چگونه به طور مطلوب از دارایی های خود استفاده می کنند. برای مثال دو شرکت رقیب را با دانه های یکسان در نظر آورید،اگر فروش شرکت اول دو برابر فروش شرکت دوم باشد بیانگر آن است که شرکت اول از دارایی خود به نحو بهتری استفاده نموده است. در این محاسبه این نسبت به سرمایه گذاریهای بلندمدت جایی ندارند زیرا سرمایه گذاریهای بلندمدت با عملیاتی واحد تجاری ارتباطی ندارند.
متوسط کل دارایی ها ( به استثنایی سرمایه گذاریهای بلندمدت)/فروش خالص=نسبت فروش خالص به داراییها
نرخ بازده کسب شده از کل دارایی ها
این نسبت به اندازه گیری سودآوری کل دارایی ها،صرف نظر از چگونگی تامین مالی آنها میپردازد. در نتیجه تامین مالی دارایی ها توسط سهامداران و یا بستانکار آن تاثیری بر این نشر نخواهد داشت.
نرخ بازده کسب شده از کل دارایی ها از تجمیع سود خالص و هزینه بهره تقسیم بر متوسط کل دارایی ها به دست می آید. اضافه نمودن نرخ بهره حذف اثر تامین مالی به دست سهامداران و یا بستانکاران می شود.
میانگین کل دارایی/سود عملیاتی=نرخ بازده کسب شده از کل دارایی ها
نرخ بازده کسب شده از حقوق صاحبان سهام
این نسبت به یکی دیگر از اندازه گیری های سودآوری به شمار میرود که از تقسیم سود خالص بر کل متوسط حقوق صاحبان سهام به دست می آید. در مقابل،نرخ بازده کسب شده از دارایی ها این نسبت بر سود کسب شده از سرمایه گذاری سهامداران تاکید دارند. نرخ بازده کسب شده واحد تجاری از حقوق صاحبان سهام معمولا از بازده کسب شده از دارایی ها بیشتر است.
این اتفاق هم رخ می دهد که دارایی های تحصیل شده با وجود بستانکاران،از بهره پرداختی به بستانکار بیشتر است. این اختلاف در نرخ حقوق صاحبان سهام و نرخ کل دارایی ها به عنوان اهرم شناخته می شود.
میانگین کل حقوق صاحبان سهام عادی/سود خالص=نرخ بازده کسب شده از حقوق صاحبان سهام
نرخ بازده کسب شده از حقوق صاحبان سهام عادی
شرکت ممکن است دارای هر دوی سهام ممتاز و عادی باشد،در این موارد دارندگان سهام عادی نسبت به باقیمانده بود مدعی می باشند. در نتیجه نرخ بازده کسب شده از حقوق صاحبان سهام عادی تنها بر سود کسب شده از مبلغ سرمایه گذاری شده توسط سهامداران عادی تمرکز می نمایند. این نسبت از تفریق سهام ممتاز از سود خالص و تقسیم آن بر متوسط حقوق صاحبان سهام عادی به دست می آیند.
میانگین حقوق صاحبان سهام عادی/سود سهام ممتاز-سود خالص=نرخ بازده کسب شده از حقوق صاحبان سهام عادی
سود هر سهم
یکی از نسبتهای سودآوری که بیشتر از طریق جراید مالی اعلام می شود،سود هر سهم از سهام عادی است. آیا به سود هر سهم از سهام عادی در گزارش سالانه شرکت در صورت سود و زیان گزارش می شود. اگر شرکت تنها دارای یک طبقه سهام باشد،از تقسیم سود خالص بر تعداد سهام منتشره در دست سهامداران محاسبه می شود. و در صورتیکه شرکت دارای هر دو سهام عادی و سهام ممتاز در دست سهامداران باشد آنگاه سود خالص ابتدا به میزان سود سهام ممتاز کاهش می یابد و سپس بر تعداد سهام عادی منتشر شده در دست سهامداران تقسیم می شود.
تعداد سهام عادی منتشره در دست سهامداران در تاریخ ترازنامه/سود سهام ممتاز-سود خالص=سود هر سهم از سهام عادی
برگرفته از کتاب حسابداری مالی نوشته دکتر شکراله خواجوی