اغلب شرکت ها دارای یک طرح بازنشستگی برای کارکنان خود می باشند. مزایای بازنشستگی، مزایایی می باشند که کارکنان در مدت بازنشستگی خود از آن بهره می برند. از آنجا که کارکنان این مزایا را به سبب ارائه خدمات خود دریافت می نمایند، لذا شرکت ها باید هزینه مزایای بازنشستگی را در طی دوران اشتغال کارکنان و ارائه خدمات به شرکت، ثبت نمایند. برای ثبت پرداخت وجوه یک طرح بازنشستگی، شرکت هزینه مزایای بازنشستگی را بدهکار و وجوه نقد را بستانکار می کند. شرکت های بیمه و صندوق های بازنشستگی اداره طرح های بازنشستگی را برعهده دارند. آنها پرداخت های کارفرما و مشارکت های کارکنان را دریافت و سپس این مبالغ را برای منافع آتی کارکنان سرمایه گذاری می کنند. هدف آنها، داشتن وجوه نقد کافی برای جوابگویی به تعهدات بازنشستگی می باشد.
نکته: یک طرح بازنشستگی، قراردادی بین واحد تجاری و کارکنان خود می باشد. شرایط قرارداد، مزایای بازنشستگی را که شرکت به کارکنان بازنشسته خود خواهد پرداخت را در برمی گیرد.
شاید صندوق های بازنشستگی از پیچیده ترین مباحث حسابداری باشد. به مرور که کارکنان مزایای بازنشستگی خود را کسب می کنند و شرکت ها نیز مبالغ لازم را به طرح بازنشستگی پرداخت می نمایند، داراییهای طرح افزایش می یابد. به همین ترتیب تعهد پرداخت های بازنشستگی آتی به کارکنان نیز انباشته می شود. در پایان هر دوره، شرکت ارزش متعارف بازار داراییهای طرح بازنشستگی یعنی وجوه نقد و سرمایه گذاری های آن را با مزایای تعهد شده انباشته طرح بازنشستگی مقایسه می کنند. اگر دارایی های طرح، بیشتر از مزایای تعهد شده انباشته باشد، گفته می شود که طرح دارای مازاد مثبت است. در این حالت، لازم است که دارایی ها و مبالغ تعهد شده فقط در یادداشت های همراه صورت های مالی گزارش شوند. چنانچه مزایای تعهد شده انباشته بیشتر از دارایی های طرح باشد، طرح دارای مازاد منفی است و شرکت باید مازاد مبلغ بدهی را به عنوان بدهی بلند مدت طرح بازنشستگی در ترازنامه گزارش نماید.
طرح بازنشستگی شرکت شیراز در تاریخ 29 اسفند، دارایی هایی به ارزش متعارف بازار 3 میلیون ریال دارد.در این تاریخ مزایای تعهد شده انباشته کارکنان، 4 میلیون ریال است. بنابراین ترازنامه شرکت باید 1 میلیون ریال به عنوان بدهی بازنشستگی بلند مدت گزارش نماید. این بدهی باید بدون هیچ مشخصه خاصی همراه اوراق قرضه پرداختنی، اسناد پرداختنی بلند مدت، بدهی های اجاره های بلندمدت، و سایر بدهی های بلندمدت فهرست شود.
مثالی از دنیای واقعی:دو نوع طرح بازنشستگی وجود دارد: (1) طرح مشارکت مشخص: که در آن کارمند، کارفرما و یا هر دو باید همه ساله مبلغ مشخصی را به طرح پرداخت نمایند. مزایای بازنشستگی، به مبلغ موجود در صندوق بازنشستگی، بستگی دارد. (2) طرح مزایای مشخص: مبلغ مزایای بازنشستگی، به وسیله درصدی، مثلا 80 درصد حقوق بازنشستگی مشخص می شود. مبلغی که باید به این نوع صندوق بازنشستگی پرداخت گردد نیاز به محاسبات پیچیده و خدمات یک متخصص آمار بیمه ای دارد.
هیات استانداردهای حسابداری مالی با بیانیه شماره 87 خود، شرکت ها را ملزم نمود که از سال 1987، بدهی های بازنشستگی را نظیر آنچه گفته شد، گزارش نمایند. تا قبل از این تاریخ، طرح بازنشستگی نیز نوعی دیگر از تامین مالی خارج از ترازنامه به حساب می آمد. شرکت ها مزایای خدمات کارکنان را دریافت می کردند ولی از گزارش بدهی های بازنشستگی در ترازنامه، خودداری می ورزیدند.
مزایای بعد از بازنشستگی. در سال 1993، هیات استانداردهای حسابداری مالی، حسابداری مبنای تعهدی را برای شناسایی و اندازه گیری هزینه و بدهی مزایای ایام بازنشستگی خصوصا برای خدمات درمانی الزامی نمود. این مفهوم دقیقا مشابه طرح بازنشستگی است. به مرور که کارکنان به شرکت خدمات ارائه می کنند، شرکت نیز هزینه و بدهی ارائه خدمات درمانی در ایام بازنشستگی را شناسایی می کند. این رویه، موجب رعایت اصل تطابق می شود. قبل از بیانیه شماره 106 هیات استانداردهای حسابداری مالی، شرکت ها این مخارج را به روش نقدی و هنگام پرداخت هزینه می کردند. در این روش شرکت ها قبل از پرداخت بدهی گزارش نمی کردند. بدهی های بلند مدت ناشی از مزایای بعد از بازنشستگی به استثنای بازنشستگی، می تواند بسیار مهم و اساسی باشد.
برگرفته شده از کتاب اصول حسابداری ترجمه دکتر ایرج نوروش