کاربرد نظریه بدهکار بستانکار در مورد حساب های درآمد و هزینه بر رابطه این حسابها با سرمایه استوار است.سود یا زیان ویژه هر دوره در حقیقت نمودار خالص افزایش یا کاهش است که در نتیجه عملیات تجاری در سرمایه واحد پدید آمده است.درآمد در حال افزایش در سرمایه است بنابراین همانگونه که افزایش در سرمایه در بستانکار حساب سرمایه میشود افزایش در درآمد در طی دوره حسابداری نیز باید در بستانکار حساب درآمد بحث هزینه سرمایه را کاهش میدهد و ماهیت کاهش در سرمایه در حساب سرمایه به کار میشود افزایش در حساب های هزینه ای در بدهکار حسابهای مذکور منعکس میشود بدهکار کردن حسابهای هزینه اگرچه به معنی کاهش در سرمایه است اما آن را افزایش در هزینه هم می توان دانست قرص متداول این است که در طی یک دوره مالی بدهکار به حساب های هزینه یا مفهوم مثبت افزایش در هزینه و نه به صورت منفی کاهش در سرمایه تصور شود.
قواعد بدهکار و بستانکار به ترتیبی که برای ثبت حساب های درآمد و هزینه مورد استفاده قرار میگیرند در نمودار زیر نشان داده شده است:
در پایان هر دوره حسابداری مانده های حساب ها درآمد و هزینه در صورت سود و زیان واحد منعکس می شوند معمولاً در پایان دوره مانده های حساب های درآمد و هزینه به یک حساب اغلب تحت عنوان حساب سود و زیان در دفتر کل منتقل و بدین ترتیب حساب های درآمد و هزینه بسته میشوند.
سپس مانده حساب مذکور که نشان دهنده سود یا زیان دور است به حساب سرمایه حساب سود تقسیم نشده در شرکتهای سهامی انتقال مییابد و حساب سود و زیان نیز بسته میشود و حساب هایی که به ترتیب فوق در آخر دوره بسته میشوند حساب های موقت سرمایه با حساب های اسمی نام دارند حساب هایی که مانده آنها در ترازنامه پایان دوره انعکاس و به سال بعد انتقال می یابد حساب های دائمی نامیده می شوند.
گام بعد